جامعه، نسبت به افرادی که بهنوعی دچار اختلال ذهنی و رفتاری هستند، اغلب نگرش نادرست و غیرواقع بینانه دارد و رفتارآنان را ناهنجار وغیرقابل قبول میپندارد. بیشترین عوارض روانی واحساسی دراین افراد، ناشی از برچسبهایی است که ازسوی جامعه باعناوینی نظیردیوانه، مجنون، ناقصالعقل یا کندذهن به ایشان زده میشود و غالبا همین باورها ورفتارهای نادرست نسبت به این افراد، موجب سوء استفاده از آن ها شود. بدون شک این عوامل وشرایط تاثیر بسیارجدی بر توانائیها، محدودیتها و یا عدم کارائی این افراد دارد و موجبات ناامیدی، انزوا، افسردگی و فقدان عزت و اعتمادبهنفس آنها را فراهم می سازد.
موسسات و مراکز نگهداری و توانبخشی افراد کمتوان ذهنی، تاحدود زیادی درایجاد احساس استقلال فردی ودور کردن تجربیات ذهنی منفی دیگران و جایگزینی آن با احساسات عاطفی مثبت، موثر بودهاند. اثرات اینگونه کارکردها میتواند دربعد وسیعی از زندگی این گروه ازجامعه اثربخش باشد و موجب شودکه آنان از توانمندیهایی مانند حق انتخاب پوشش، خوردن و سایرشئونات زندگی بهرهمند شوند.
درکنارسایر برنامههای آموزشی توانبخشی، هنر و جنبهی درمانی آن نیز میتواند از منظر فیزیکی، عاطفی، روانی، اجتماعی و معنوی به این افراد کمک موثری بکند و دراین روند، راهکاری مناسب باشد.
بهطوری که پژوهشها نشان میدهد، در 50سال گذشته، باپیشرفت علم پزشکی واستفاده از دارودرمانی، وضعیت روحی وجسمی افرادکمتوان ذهنی (آهسته گامان)، بهطور قابل ملاحظهای (بهخصوص درکشورهای توسعهیافته) بهبود یافته است. علاوه بر دارودرمانی شیوه های درمانی بسیار، ازجمله هنر و هنردرمانی در بهبود وضعیت جسمی و روانی این افراد بکارگرفته شده که نتایج مثبتی را به همراه داشته است. تاثیر هنر بر بهبود وضعیت روحی وجسمی افراد به اثبات رسیده و این تاثیر در زنجیره توانبخشی بر افراد دارای معلولیت و توانائیهای متفاوت ازجمله افراد کمتوان ذهنی اعجابانگیز بوده است. این بدان معناست که این افراد ناتوان نیستند، بلکه دارای درجات مختلفی از توانایی اند و تاثیر هنر نیز برافراد مورد اشاره در بکارگیری تواناییهای و توانمندسازی آنها غیرقابل انکاراست. قابل ذکراست وارد کردن افراد کمتوان ذهنی به عرصهی هنر، بدون نظرداشت توانایی ذهنی آنان، میتواند تاثیر منفی داشتهباشد و آنان راتحت فشار قراردهد. اما ورود آنان به دنیای هنر براساس توان ذهنی و میزان درک این افراد از هنر، میتواند لذتبخش و آموزنده باشد و در بالابردن تواناییشان موثر واقع شود. بهعبارتی استفاده از هنر در توانبخشی باید با رویکرد تخصصمحور صورت بگیرد.
مطالعات نشان دادهاست که افراد دارای معلولیت نیز از اوایل قرن بیستم بر شکوفایی هنر تاثیرگذار بودهاند. یکی از مشخصات بارز افراد کمتوان ذهنی، ناتوانی در برقراری ارتباط موثر و رضایتبخش با سایرافراد جامعه است. در واقع این افراد درکسب مهارتهای اجتماعی دچار مشکل اند. کمتوانان ذهنی (آهسته گامان) به دلیل نقص شناختی دچار بیکفایتی اجتماعی و خودمحوری اند. همچنین محدودیت های شناختی باعث عدم آگاهی از چگونگی رفتار در موقعیت های گوناگون اجتماعی میشود. بارزترین خصوصیت کمتوانان ذهنی، توانایی کاهش یافتهی آنها دریادگیری است. کوتاه بودن گسترهی توجه به دلایل شرایط خاص ذهنی و ناتوانی، در به کارگیری راهبردهای شناختی سبب میشود نتوانند مطالب را نزد خود تکرار، سازماندهی ودسته بندی کنند. بنابراین این افراد به آموزشهای ویژه ای نیاز دارند. آموزش هنر با تاکید بر هنردرمانی در رابطه با کمتوانان ذهنی نتایج و فواید بسیار مهمی را به همراه داشته است که ذیلا به برخی از آن ها اشاره میشود:
- فعالیت هنری، باعث افزایش سرعت یادگیری دراین افراد می شود.
- نتایج و محتوای تربیتی را درذهن آنان بیشتر تثبیت و از فراموشی مکرر آنها جلوگیری میکند.
- سبب سادگی روش ها و انعطاف پذیری در انجام کار می شود.
- از طریق مشاهده و نمایش، باعث انتقال مسائل آموزشی و بسیاری از مهارت های خودیاری میشود.
- هنر و هنردرمانی، با کمک به خود اکتشافی فرد، دربهترین وموفقیت آمیزترین حالت از طریق شناخت و بیان احساسات درون، هیجانات فرد را تحریک می کند.
- هنر باعث رضایتمندی فردی میشود و دادن پاداش محسوس در ایجاد اعتماد به نفس و تقویت احساس ارزشمند بودن فرد مفید و موثرمی باشد.
- فعالیت هنری در توانمندسازی افرادکمتوان ذهنی نقش بسزایی دارد و به این افراد کمک میکند که بتوانند از طریق دیداری احساسات وترس خود را بیان کنند.
- هنرو هنردرمانی باعث رهاسازی فشارهای عصبی می شود. استرس مزمن می تواند برای روح وروان وبدن مضر باشد و به سیستم ایمنی بدن آسیب برساند. هنر، اگر بهتنهایی و یا همراه با تکنیکهای Relaxation استفاده شود میتواند در رها ساختن استرس مفید باشد هنردرمانی کمک میکند از طریق شناسایی و کارکردن روی مسائلی که باعث خشم و نفرت و سایر هیجانات استرسزا می شود افراد از عهده درد برآمده و روند بهبود جسمانی خود را ارتقا بخشند.
- یکی از تاثیرات بسیار مهم هنر و هنردرمانی این است که با بهبود وضعیت روحی و جسمی شخص کمتوان ذهنی، خانواده آنان نیز از بهداشت روانی مساعدی برخوردار خواهندشد.
بهطورکلی، هنردرمانی شیوه ای بسیارموثر و مناسب برای توسعهی مهارت های فردی و اجتماعی گروههای مختلف معلولین است و زمینهی لازم را جهت توانمندسازی آنان فراهم میسازد. همچنین، فرصت مناسبی به آنان میدهد برای کسب مهارتهایی از قبیل: ابراز وجود، برقراری ارتباط باد یگران، پیداکردن هویت و جایگاه اجتماعی، مسوولیت پذیری، وقتشناسی و مدیریت زمان، انجام فعالیت های گروهی، رسیدن به هدف، دوست یابی، اعتماد به نفس، عزت نفس، خودشناسی، آشنایی با ارزش هاوهنجارهای اجتماعی، انتخاب وتصمیم گیری، ارتقای بهداشت روان از طریق تغییر درباورهای غیرمنطقی وهیجانات و رفتارهای آنان، پرکردن اوقات فراغت، بهداشت روان خانواده آنان، تکامل فکری و.....
درهمین راستا و به منظور توسعه وگسترش و بسترسازی لازم برای فعالیت های هنری بین گروه های هدف سازمان بهزیستی، و جهت نیل به اهداف توانبخشی و توانمندسازی، حوزهی معاونت توانبخشی در سنوات اخیراقدام به برگزاری جشنواره های مختلف هنری برای معلولین (اولین جشنوارهی تئاتر استانی معلولین، جشنوارهی تئاتر منطقهای معلولین کویر، اولین جشنوارهی موسیقی استانی معلولین، اولین جشنوارهی عکاسی با رویکرد جدید، مسابقه نمایشنامهنویسی برای معلولین، جشنوارهی نمایش رادیویی برای اولین بار در کشور، شرکت در جشنواره های کشوری، بینالمللی و منطقه ای و....) برگزاری کارگاههای گوناگون آموزش کارگردانی و نویسندگی هنرنمایشی و هنردرمانی و... کردهاست.
خوشبختانه، معلولین در حوزه هنرهای نمایشی، هنرهای تجسمی و هنرهای موسیقایی، به پیشرفت های قابل تحسینی نائل آمده اند و امیداست درآینده شاهد شکوفایی هر چه بیشتر این قبیل فعالیت ها درموسسات و مراکز توانبخشی تابعهی بهزیستی استان باشیم.
دکتر مسعود فیروزی (معاون امور توانبخشی بهزیستی خراسان رضوی)