در دنیای امروز، از موسیقی برای تاثیرگذاری بر امور مختلف استفاده میشود؛ بهطور مثال موسیقی در زمینه پزشكی بهعنوان نوعی درمان مورد استفاده قرار میگیرد. امروزه موسیقی در تسریع امر شفابخشی، كاهش فشار خون، درمان كودكان بیشفعال، بیماریهای روحی، افسردگی بهویژه افسردگی پس از زایمان، كاهش اضطراب و استرس، درمان بیخوابی، رشد بهتر نوزادان نارس و... به كار برده میشود.
جولیوس پرتنوی، پژوهشگر مطرح موسیقی طی تحقیقات زیادی دریافت كه موسیقی قادر است بر سرعت سوختوساز بدن، كاهش یا افزایش فشار خون، سطح انرژی بدن، سیستم گوارشی و... (بسته به نوع موسیقیای كه پخش میشود) اثر مثبت یا منفی بگذارد. مثلا موسیقیهای ملایم مانند موسیقی كلاسیك اثربخشی بهتری روی بدن دارند و باعث افزایش آندروفین در بدن میشوند. همچنین 30دقیقه گوشدادن به موسیقی اثری معادل یك دوز قرص والیوم دارد.
بد نیست بدانید كه با گوشدادنبه موسیقی، هر دو نیمكره مغز (نیمكرههای چپ و راست) درگیر فعالیتهای ذهنی میشوند. البته منظور ما از موسیقی فقط خواندن شعر نیست بلكه ساز زدن، ملودی، تُن، انواع صداها، آكورد و ریتم را نیز شامل میشود.
تاثیر موسیقی بر افزایش حافظه و تمركز
موسیقی از طریق تحریك فرد برای دقت بیشتر نسبت به نوع صدا، ریتم، ملودی، آهنگ، جهت صدا و... در افزایش حافظه و تمركز مؤثر است؛ به همین دلیل، اغلب دانشآموزانی كه به نوعی با موسیقی در ارتباط هستند در مدرسه و دانشگاه موفقتر هستند.
امروزه ثابت شده كه حافظه میتواند از طریق موسیقی تقویت شود و افرادی كه از كودكی در معرضآموزش و بازیهای موسیقایی بودهاند، حافظه بسیار بهتری دارند. ریتم، ملودی، هارمونی و... جزو عواملی هستند كه موجب تقویت حافظه میشوند. در آزمایشی كه در دانشگاه هنگكنگ انجام شد، ۴۵نوازنده اركستر بین سنین ۶ تا ۱۵سال از لحاظ قدرت حافظه و بهخاطرسپردن كلمات، مورد بررسی قرار گرفتند.
پژوهشگران دریافتند كه كودكان نوازنده نسبت به همسنوسالان غیرنوازنده خود بهمراتب كلمات بیشتری را حفظ میكنند. پس از یكسال آزمایش دیگری از این گروه گرفته و مشخص شد كه حافظه كودكانی كه هنوز نوازنده اركستر هستند نسبت به سال گذشته توانمندتر شده، درحالیكه حافظه كسانی كه از اركستر جدا شدهاند، در همان سطح باقی مانده است. همچنین موسیقی كمك به درك و انتقال بهتر مفاهیم به افراد میكند كه از اركان مهم موفقیت در زندگی است.
برخی از مناطق مغز كه در هنگام گوشكردن به موسیقی یا بازیهای موسیقایی، فعال میشوند در 2 گروه:
1-كسانی كه با موسیقی بهصورت حرفهای - چه نواختن و چه شنیدن- در ارتباطند
2- افرادی كه با موسیقی آشنایی ندارند در جدول زیر مشخص است.
اما متأسفانه برخی موسیقیها بهطور عكس عمل كرده و حتی باعث بیماری میشوند. استفاده از موسیقیهای نامناسب همانند واردكردن زهر به بدن است. دانشمندان در این زمینه، آزمایشی را روی تعدادی از گیاهان انجام دادند. تعدادی گیاه از یك نوع و در شرایط آبوهوایی یكسان، به 2 گروه تقسیم شدند. برای گروهی از آنها، موسیقی راك را با صدای بلند پخش كردند و دیدند كه پس از مدتی گیاهان پژمردند و تعدادی نیز خشك شدند و برای گیاهان گروه دوم، موسیقی كلاسیك ملایم پخش كردند و شاهد رشد سریعتر آنها بودند.
موسیقی، عنصر بسیار قدرتمندی است كه همانند یك داروی شفابخش عمل میكند و حتی ممكن است شما به آن معتاد نیز بشوید. دیوید تیم، نویسنده كتاب «راز تاثیرگذاری موسیقی» در مقدمه كتاب خود مینویسد: موسیقی بیش از یك زبان است. در واقع موسیقی ربالنوع زبانهاست.
در واقع موسیقی در میان تمام هنرها منحصر به فرد است زیرا بهطور قدرتمندانهای روی سطح هوشیاری افراد اثر میگذارد. اگر شما به شیوهای صحیح موسیقی را وارد زندگی خود كنید، میتوانید تا سالیان سال از اثرات مثبت آن روی خود و فرزندانتان بهره گیرید اما فراموش نكنید، به همان اندازه كه موسیقی میتواند تاثیرات خوب بگذارد، قادر است زیانبخش نیز باشد.
چه میتوان كرد؟
والدین و مربیان میتوانند از همان دوران كودكی علاقه به موسیقی را در كودك ایجاد كنند. برای این كار چند مورد پیشنهاد میشود.
1 - موسیقی برای نوزاد
برای كودكتان منتخبی از سبكهای مختلف موسیقی را پخش كنید و اگر سازی مینوازید، اجازه دهید در بخشی از زمان تمرینتان، او نیز نزدیك شما باشد. البته مراقب باشید كه شدت صدا، متوسط باشد زیرا صداهای بلند به شنوایی كودك آسیب میرساند.
2 – خواندن برای نوزاد
این مهم نیست كه شما چقدر در خواندن تبحر دارید؛ شنیدن صدای شما باعث میشود كه كودكتان بهتر با كلمات و زبان مادری خود آشنا شود. نوزادان، عاشق ریتم و ملودی هستند. آنها توانایی این را دارند كه یك ملودی خاص را از بین چند ملودی كه میشنوند، تشخیص دهند.
3 – خواندن با كودك
هنگامی كه بچهها بزرگ میشوند، از آوازخواندن لذت بیشتری میبرند. كنار هم قرار دادن كلمات یك آهنگ در حقیقت به مغز كودك كمك میكند تا سریعتر یاد بگیرد و برای مدت طولانیتری آن را در خود جا دهد (تقویت حافظه)؛. به همین دلیل، اكثر ما آهنگهایی را كه در كودكی شنیده یا خواندهایم به خاطر داریم حتی اگر سالها از خواندن یا شنیدن آنها گذشته باشد.
4 - یادگیری موسیقی(ساز - آواز)
اگر شما تصمیم دارید كه فرزندتان نواختن یك ساز را یاد بگیرد، نیازی نیست كه تا 8-7 سالگی او صبر كنید و آنگاه او را به كلاس بفرستید؛ مغز كودكان همیشه آماده دریافت اطلاعات جدید است. آنها آمادگی یادگیری موسیقی از سنین كم را دارند. بسیاری از كودكان 4 یا 5 ساله، عاشق ساختن یك آهنگ، خواندن و نواختن سازهای ساده هستند و شروع این كار در زمانی كه آنها سن چندانی ندارند، كمك میكند تا موسیقی به جزء لاینفك زندگی آنها در تمام عمر بدل شود.
موسیقی بهعنوان یك بخش مهم از زندگی كمك میكند تا مهارتهای خلاقانه و گروهی در فرزندتان پرورش یابد و در آیندهای نزدیك، او به فردی كامل از نظر اعتماد به نفس، اراده، اجتماعی بودن و... تبدیل شود.
موسیقی درمانی:
موسیقیدرمانیرشتهای علمی است که متخصصینآن سالها تحصیل میکنند و مدارج عالی و دانشگاهی دارند و شیوهها و روشهای گوناگوندرمانی را میآموزند و بکار میبرند. در برخی از بیمارستانهای کشورهای پیشرفته ،متخصصینی در زمینه موسیقیدرمانی مشغول بکار هستند و با بیماران ارتباط برقرارمیکنند. هر چند این موارد تا حدودی اهمیت این رشته را روشن میسازد اما توانایی آنزمانی آشکار میشود که از نزدیک ببینیم چگونه یک نوجوانفلج مغزیکه در کنترل حرکات خود مشکلدارد.
در نخستین جلسه موسیقیدرمانی با شنیدن موسیقی شروع به تکاندادندستهای خود میکند و از ذوق و شادمانی میخندد و در پی آن انگیزه و میل به تکراربیشتر حرکات که هدف درمان است، برانگیخته میشود. در مواردی موسیقی تنها ابزار ووسیله ارتباط فعال کودک با محیط است، مثلا یک کودک مبتلا بهاوتیسمتنها کانال ارتباط آرامشبخش او با محیط ، موسیقی است. او ساعتها ضبط صوت را درآغوش میگیرد. و آهنگهای مورد علاقه خود را گوش میکند و بدین ترتیبپرخاشگریو هیجاناتش از بین رفته و با محیطاطراف خود مهربان میشود.
اثرات موسیقی درمانی
از برنامههای موسیقیدرمانی برای سازگاری اجتماعی ،ثبات عاطفی ، کنترل شخصی ، افزایش تمرکز ، انگیزش ، احساس ارزش شخصیتی ، تقویتهماهنگی ماهیچهها و تقویت مهارتهای خودیاری استفاده میشود و تنظیم برنامهها بهگونهای است که به تقویت رفتار مطلوب کودکان میانجامد. کودکان استثنایی برحسب نوعنقیصه حسی و حرکتی از فعالیتهای متنوع موسیقیدرمانی استفاده میکنند. آوازخواندن،نواختن فردی و گروهی ، شنیدن و انجام حرکات موزیکال ، از جمله برنامههای جلساتموسیقی درمانی میباشد.
موسیقیدرمانی برای گروههای مختلف درمانجویان موثرشناخته شده است. تحقیقات انجام شده نشان داده است که موسیقی درمانگرها با سنینمختلف افراد ، از کودک تا سالخورده کار کرده و مراجعین آنها شامل افراد مختلف ازجمله: افرادی با بیماریهای روانی و اختلالات رفتاری ، معلولین جسمی و حرکتی ،نابینایان ، ناشنوایان ، افرادی با معلولیتهای ذهنی و... میباشند.
نکاتی برای آموزش موسیقی به کودکان استثنایی
سیر تحول و پیشرفتموسیقیدرمانی در ایران بطور پیوسته طی نگردیده و در مقاطعی در حد ذهنی و نوشتاریباقی مانده است. برای پیشرفت در این خصوص ، لازمه کار ، استفاده از اطلاعات جدیدیدر این زمینه پیمودن راههای تجربی برای کشف و ایجاد زیرساختهای درمانی موسیقیایران است. البته بدیهی است که بدون وجود رشته موسیقیدرمانی در دانشگاههای ایران ،امکان تحرک برای محققان ، و مطالعه و آزمایش برای دانشپژوهان میسر نخواهد بود. کودکان استثنایی نیز همانند کودکان عادی به موسیقی علاقه دارند، خصوصا اگر دریابندکه میتوانند با تمرینهای مداوم و با سازهای ساده آهنگها را نواخته و آوازبخوانند، علاقه و همکاری آنها فوقالعاده میشود.
برای آموزش موسیقی بهکودکان استثنایی به چند نکته اساسی باید توجه کرد:
توان هوشی و شرایط ذهنی کودک
محدودیتهای حسی و حرکتی آنها
در آموزش موسیقی به کودکان استثناییبهتر است از سازهایی استفاده کنیم که نواختن آن برای کودکان سادهتر باشد و آنها راجذب کند. سازهای ارف معمولا مناسب ترین ساز برای آموزش کودکان استثنایی هستند. اینسازها با صداهای متنوع و در اندازه های مختلف وجود دارند و بهتر است ترانههایی کهانتخاب میشوند زیبا ، محرک و قابل فهم ، و پیرامون مسایل ملموس و زیباییهای دنیایکودکی باشد تا بخاطرسپاری آنها برای کودک راحتتر گردد.
نوع برنامهها در موسیقی درمانی
نوع برنامه ها و فعالیت های موسیقی درمانیبه نوع ناراحتی ، نقیصه و مشکل بیمار با کودک بستگی دارد. برای مثال در کودکانی کهدچار مشکل حرکتی هستند، برنامههای ریتمیک که به کنترل حرکتی آنها کمک میکند بیشترمدنظر قرار می گیرد، حال اگر مشکل حرکتی با انقباض و گرفتگی عضلانی همراه باشد،ریتمها و موسیقی ملایم انتخاب میشود و بدین ترتیب کنترل حرکتی تقویت میگردد. همچنین کودکان روانترند به برنامههای موزیکالی احتیاج دارند که خاصیت برونفکنیداشته و هیجانها را بیشتر تخلیه کنند. معمولا جلسات موسیقی درمانی از گروههایکوچک همانند تشکیل میشود و شرایط شرکت کنندگان هرچه همسانتر باشد، اهداف وبرنامههای مشترک بیشتر خواهند بود و این مساله به هماهنگ و تقویت بیشتر گروه کمکمیکند.
البته میتوان کودکانی با تواناییهای مختلف را در طبقه موسیقیدرمانی قرار داد، اما مهم این است که از نظر بهره هوشی فاصله زیادی با یکدیگرنداشته باشند تا در انجام تمرینها و برنامهها هماهنگی بیشتری باشد. طول دوره ومدت زمان جلسات بستگی به اهداف درمانی مورد نظر و مشکلات فرد دارد. تعداد جلساتدرمانی گاهی هر روز و گاهی هفتهای چند جلسه است و مدت زمان هر جلسه به مقتضای حالو هوای هر درمانجو متفاوت است. بطور کلی فعالیتهای موسیقیدرمانی بر پایه چند محورکلی است که عبارتند از:
خواندن
وقتی کودکان باهم میخوانند، مملو از شور و توانایی یکپارچهمیشوند. ترانهها تصور آنها را به گونهای فعال و سوزنده میسازد و بدیهی استانتخاب اشعاری که تصورات و برداشتهای مثبت از محیط و پدیدهها را به کودک منتقلمیسازد، اهمیت ویژهای دارد. ریتم و آهنگ ترانهها در کودکانی که اندکی نگرانناتوانی و ارتباط خود با محیط هستند، موفقیت و توانایی ایجاد میکند و کودک منزویرا فعال میسازد.
در جلسات موسیقیدرمانی از خواندن استفادههای فراوانمیشود و برنامههای متنوعی بشکل تک خوانی و گروه خوانی طراحی میشود. درموسیقیدرمانی برای کودکان ، اشعاری که برای خواندن انتخاب میشوند باید کوتاه ،تمایل فهم و با آهنگی ساده باشد تا کودکان بتوانند آنها را حفظ کنند.
ساخت آهنگ
منظور از ساختن آهنگ در جلسات موسیقیدرمانی ، خلق آهنگ باویژگیهای دقیق موسیقی نیست، بلکه ایجاد یک ریتم ساده یا خواندن شعر و آهنگ در شکلو حالتی خاص است. یکی از ویژگیهای مهم سازهایی که در موسیقیدرمانی بکار میروندمانند سازهای ارف نواختن ساده آنهاست، بطوری که با انتخاب تیغههای محدودی از آنهامیتوان آهنگ ساده و یا ریتم تازهای را به راحتی ساخت.
بنابراین مهم ایناست که افراد ساختن را تجربه کنند و فعالیت مثبت و موثر خود را در ایجاد اشکالیساده از فعالیتهای موسیقی ببینند. این تجربه احساس توانایی و اعتماد آنها را نسبتبه خود بالا میبرد و ترس و نگرانی آنها را از فعالیتهای شخصی و ارتباط با وسایل وابزار موسیقی که نشانه و نمایندهای از مسایل مختلف محیطی است کاهش میدهد.
گوشدادن به موسیقی
شنیدن موسیقی از زمره برنامههای موسیقیدرمانی است. ذهن با گوشدادن، در دنیای اصوات و ملودیها قرار میگیرد و موضوعی برای توجه وتمرکز پیدا میکند. با شنیدن آهنگها ، احساسهای گوناگون را به راحتی میتوانبوجود آورد که چنین تجربههای وسیعی ، با نواختن سازها (به دلیل محدودیت) بدستنمیآید. شنیدن، افراد را در یک تجربه مشترک سهمی میسازد، توجهی که در گوشدادنگروهی بوجود میآید و در تنهایی ایجاد نمیشود. گوشدادن به موسیقی در بروز احساساتکودکان و برونفکنی تصورات آنها بسیار موثر است علاوه بر آن ، تقویت گوش از راهشنیدن، دقت کودکان را به محرکهای شنوایی افزایش میدهد.
حرکات موزیکال
حرکات موزیکال دامنه وسیعی از فعالیتهای حرکتیموسیقیدرمانی را تشکیل میدهد و بسیاری از برنامههای درمانی بر مبنای آن طراحیمیشود حرکات موزون خود نوعی موسیقی است، حرکات ترجمه احساس است و نیروها واحساسهای درونی و نامرئی میکند، احساسهایی که با بیان نمیتوانتوصیف کرد. حرکاتبدون واسطه به روح و احساس ما متصل هستند و شیوههایی از تفکر و اندیشه به حسابمیآیند.
هر حرکتی میتواند گویای نوعی احساس باشد در ضمن باید به این نکتهتوجه نمود که در واقع مشارکت در حرکات موجب فعالکردن انرژی میشود نه کیفیت حرکات. پس بهتر است که حرکات سازه و انعطافپذیر باشد و هر چه بیشتر حرکات با موسیقی مناسبآن انجام بگیرد، انرژی بیشتری برای استفاده دستگاهها و اندازههای مربوطه بدن آزادخواهد شد.
استخراج: انور لطفی کارشناس ارشد کاردرمانی