شکوفایی استعدادهای فردی و تحکیم پایههای زندگی جمعی و ایجاد تفاهم میان افراد انسانی در سایهی آموزش و پرورش صورت می گیرد. (وال، پرز، گنزالز، گارسیا و همکاران 2009 )
در قرن اخیر، در زمینهی آموزش افراد استثنائی به ویژه افراد با ناتوانی هوشی تحولی پژوهش های بسیاری صورت گرفته است. (هاردمن،درو، ایگن 1387 )
یکی از ویژگی های عمده دانش آموزان در مقایسه با همسالان عادی کُند بودن آنها در فراگیری مطالب و ناتوانی در درک مطالب و افکار انتزاعی است که سبب ناتوانی در یادگیری امور می شود. آنها در مقایسه با همسالان عادی خود فاقد سطح بالایی از قدرت تعمیم هستند لذا در جریان یادگیری مطالب باید در گام های پیاپی برنامه ریزی و به طریقی ارائه شود که دانش آموزان در جنبه های مختلف تحصیلی دارای عملکرد پایین هستند؛ آنها اختلالاتی در توجه حافظه، زبان، پردازش اطلاعات دارند. ( الگوزین و یسلدایک 1387 )
به این دلیل که نمیتوانند به طور خود به خودی از راهبردهای نگهداری و حفظ اطلاعات در حافظه استفاده کنند. در تشخیص موقعیت ها یا فعالیت هایی که به امر یادگیری و حافظه کمک میکنند دچار مشکل میشوند. بنابراین در به کارگیری مجدد الگوها یا تکرار آنها و همچنین در انتقال اطلاعات به حافظه کوتاه مدت و از آنجا به حافظه دراز مدت ناتوان هستند. ( وال و همکاران 2009)
یکی از مهارت هایی که ارتباط نزدیک با حافظه و تفکر دارد یادگیری ریاضی است. چون با مشاهده، سنجش، تحلیل، استنباط، قیاس، اثبات و پیش بینی یک نظام ارتباطی به دانش آموز کمک کند تا به فهم دقیق و درست از اطلاعات الگوها و استدلال نائل گردد. حل مسأله نیازمند تحلیل مشکل، ارزیابی اطلاعات ویژه، سازماندهی دانش و ارزیابی برنامهی عملی مورد نظر قبل از اجرا و ارزیابی برون دادهای آن می باشد. این رفتارها به تفکر و سازماندهی دانش محدود نمی شود بلکه به تنظیم و بازبینی برنامه و ارزیابی نتایج ارتباط پیدا می کند.( مورنو و سالدانا 2004)
یادگیری حل مسأله، مستلزم فعالیت های پیچیده ای است تا دانش آموزان بتوانند به راه حل منطقی و مناسب دست یابند. (دسوته،2001)
هر اندازه سطح تفکر عمیقتر و تکلیف حافظه پیچیدهتر باشد مشکلات مربوط به حافظهی دانش آموزان در مقایسه با کودکان عادی بیشتر خواهد بود. با توجه به احتمال انتظار شکست در دانش آموزان، معلم باید تلاش کند تا در دانش آموزان احساس ارزشمندی و شایستگی ایجاد نمایند. ( رابینسون 1377)
لازم است که معلمان نسبت به مسائل شخصیتی و انگیزشی دانش آموزان کمتوان ذهنی، حساس باشند و به این نکته توجه کنند که توانایی محدود ذهنی اثر مستقیم و غیرمستقیم نیرومندی بر یادگیری دارد.(گرین،1988)
کلاس ویژهی دانش آموزان کمتوان باید طوری سازمان داده شودکه موفقیت و شایستگی دانش آموزان را فراهم کند و بتواند نیازهای دیگر وی را ارضا نماید. (تورنبل، اندرسون، بورک و المین 1999)
امروزه هدف از آموزش دانش آموزان کمک به یادگیری مهارت های مورد نظر نیاز برای زندگی عادی است و به خصوص یادگیری درس ریاضی در بالابردن انگیزه در دانش آموزان اهمیت به سزایی دارد. افزون بر این مشکلات یادگیری دانش آموزان موجب تجربه شکست های مکرر در زمینه تحصیلی دانش آموزان می شود. شکست های آموزشگاهی دانش آموزان اغلب با نارضایتی و سرزنش معلمان و والدین همراه است. (بندورا 2001) و حتی افسردگی این دانش آموزان را به همراه دارد و ممکن است به غیبت و فرار از مدرسه منجر شود، روش های مناسب آموزشی و کلاس های جبرانی جهت بهبود مهارت های تحصیلی دانش آموزان ناتوان هوشی طراحی شده است. عامل اصلی ناتوانی این گروه از دانش آموزان در حل مسأله، استفاده نادرست از راهبردهای یادگیری و انگیزشی است. یکی از روش های مهم در یادگیری کودکان کمتوان ذهنی راهبردهای شناختی است. راهبردهای شناختی به اقداماتی اطلاق میشود که به کمک آنها اطلاعات تازه ای پیوند و ترکیب با اطلاعات قبلاً آموخته شده و ذخیره سازی در حافظه دراز مدت آماده می شوند.
منظور از راهبرد، یک برنامه و نقشهی کلی است که از مجموعه ای عملیات تشکیل شده است و برای رسیدن به یک هدف معین طراحی و اجرا می شود.
راهبردهای یادگیری و مطالعه مهارتهایی هستند که میتوان آن ها را یاد گرفت برخی از دانش آموزان به تدریج این مهارت ها را میآموزند اما برخی به تنهایی از عهده بر نمیآیند و لازم است آموزش ببینند. (فرال، والک وشاتین 2009)
راهبردهای یادگیری را به شناختی و فراشناختی تقسیم کردهاند. شناخت و فراشناخت شامل یادگیری، یادآوری و تفکر است.
در واقع یادگیری و تفکر بسیار مهم هستند. راهبردهای شناختی از ابزارهای یادگیری هستند که به سه دسته تقسیم میشوند:
1. تکرار یا مرور
2. بسط یا گسترش معنایی
3. سازمان دهی
تکرار یا مرور: گفتن یک مطلب برای خود با صدای بلند یا آهسته (وانیستان وهیوم 1998) است. راهبرد تکرار را به عنوان تکرار معنای یک موضوع برای به خاطر سپردن آن تعریف کرده اند. این راهبرد به انتقال اطلاعات به حافظه دراز مدت کمک می کند. (هرگنهان 1385)
بسط یا گسترش معنایی: روانشناسان شناختی، بسط یا گسترش معنایی را به عنوان افزودن معنی به اطلاعات تازه برای ربط دادن آن ها به اطلاعات قبلاً آموخته شده تعریف کردند. یادگیرنده به کمک راهبرد گسترش، بین آنچه از قبل می دانسته و آنچه قصد یادگیری آن را دارد پل ارتباطی بر قرار می کند. (براون 2000)
سازماندهی بهترین و کاملترین یادگیری سازمان دهی است. یادگیرنده در استفاده از راهبرد سازماندهی برای معنی دار ساختن یادگیری به مطالبی که قصد یادگیری آن ها را دارد نوعی چهارچوب یا ساختار سازمانی تحمیل میکند. در بررسی مشکلات دانشآموزانِ کمتوان ذهنی افزون بر توجه به آموزش مهارتهای یادگیری مشکلات انگیزشی و اعتماد به نفس پایین این گروه از دانش آموزان باید مورد توجه قرار گیرد. بهگونهای که ممکن است آنها در مواجهه با موفقیت های یادگیری با اضطراب زیاد روبه رو شوند و تجارب مبتنی بر شکست و اضطراب در موقعیت های گوناگون موجب کاهش انگیزه در آنها می شود. چنانچه این تجارب برای مدت طولانی ادامه یابد منجر به درماندگی آموخته شده در دانش آموزان می شود و آنها را به منابع و تقویت کننده های بیرونی وابسته می کند. (لئو، هوگان، پاریس 2011)
بنابراین تقویت انگیزش باید به عنوان یک مؤلفه مهم در آموزش آنها مد نظر قرار گیرد (اسمیت 2001)
ضعف انگیزشی در دانشآموزان با کمتوانی ذهنی بر پیشرفت تحصیلی آنها تأثیر منفی میگذارد و اغلب به هنگام مواجه شدن با تکلیفی که فراتر از توان آنها است دست از کار می کشند و ترجیح می دهند خود را درگیر مشکل نکنند و علل موفقیت و شکست خود را به عنوان بیرونی نسبت می دهند.
یکی از دلایلی که پژوهشگران به مطالعه راهبردهای یادگیری پرداختهاند کارآیی تکنیکهای شناختی و فراشناختی در مسائل آموزشی و پیشرفت تحصیلی کودکان کم توان ذهنی است که در مقایسه با همسالان خود 3 تا 4 سال دیرتر به سطح تفکر انتزاعی می رسند، همچنین مشکلات انگیزشی آنها در رابطه با عوامل موفقیت و شکست که نتایج نامطلوبی بر عملکرد تحصیلی آنها می گذارند. بنابراین متخصصان بر این تصمیم مصمم هستند که آموزش متناسب با سطح توانایی دانش آموزان تدارک دیده شود و تعداد دانش آموزان در کلاس های کم توان ذهنی اندک است تا یادگیرنده فرصت پیدا کند مهارت های یادگیری را در خود پرورش دهد.
گردآورنده: محبوبه محمدنیا
منابع
1- سیف،ع،1387. روان شناسی پرورشی(روانشناسی یادگیری و آموزشی .تهران: انتشارات آگاه، چاپ شانزدهم.
2- دهقانی،م(1386). مقایسه اثر بخشی آموزش اسنادی و آموزش راهبردهای فراشناخت- اسنادی بر درک مطلب دانش آموزان دختر
3- هرگنهان،(2005). روان شناسی و آموزش دانش آموزان استثنایی. مترجمان: حمید علیزاده. کامران گنجی. مجید یوسفی لویه، فریبا یادگار (مترجمان 1387). تهران: انتشارات دانش
4- Bandura,A (2001) social cognitive theory. An agentive perspective , Annual Review of psychologu, 52,1-26.
5- Turnbull,A,Anderson ,L,W,Bourke,s,f, Ames, B,R(1999)Exceptional lives; educational in today’s school.